سلام

خوبین همگی ؟

ما رو نمیبینین خوش میگذره ؟ :دی

منم بدک نیستم

حس و حال نت زیاد نداشتم  دیگه ببخشید

چن وقت پیشا رفته بودم تفلد یکی از دوستام

تفلدش مثل بقیه تفلدها بود همراه با جیغ و دست و رقص که کلی خوش گذشت

فقط یه فرقی داشت که جالب بود

داداش دوستم با خواهرزاده دوستم یه کاری کردن که خیلی خندیدیم

موقع آوردن کیک و بریدنش و خوردنش که شد همه با دست و شادی کیک رو گذاشتیم و دورش جمع شدیم و فوت کردن شمعها و گرفتن عسک

بعد داداش دوستم کیک رو برداشت که ببره و بعد شام بیاره واس بریدن و خوردن که یهو کیک به اون بزرگی از دستش افتاد و شما دیگه تصور کنین چی شد.صدا جیغ همه بلند شد

و همه با آهی که کشیدن شروع کردن غصه خوردن و ناراحت شدن البته بیشتر واس شیکم خودشون :دی

حالا قیافه دوست من دیدنی بود بیچاره از اینور میخواست بگه اشکال نداره از یه طرفم حرصش گرفته بود از دست داداشه و کیک تفلدش اونطوری شده بود

خلاصه در حال دلداری دادن به دوستمون بودیم و اینکه بابا بیخیال خوبه عسک گرفتی قبلش اینا که یهو

دیدیم داداش دوستمون با کیک تفلد وارد شد عییییییییییییییین کیک قبلی

همه مونده بودیم متعجب که چی شده و فهمیدیم بله اینا همش نقشه این دوتا بوده

دوستمم کلی خوشحال شد و خوشحالیشو با گفتن بمیری الهی حامد . خدا خفت نکنه و مردشورتو نبرن ابراز کرد :دی

..."حرف کیک شد هوس کردم نگین شکموام چن روزه غذام شده مایعات و سوپ  به خاطر معدم که شدیدا اذیتم میکنه دکتر رژیم مایعات واسم تجویز کرده .یعنی من میتونم دوباره دل سیر غذا بخورم آیا ؟.

... "خیر سرم میرم سرکار . یکی بگه نونت نبود آبت نبود تو این گرمااااااااااااا سرکار رفتنت چی بود . اگه دیدین می نا مخش هنگ کرده بدونین گرما کار خودشو کرده

 شمام میتونین به همین راحتی یه قورباغه رو تو دستتون بگیرین ؟؟

بعدا نوشت : امروز یزد تعطیل رسمیه !  تعطیلی مفتم چیز خوبیه ها :دی